تورم یا Inflation چیست ؟
در واقع تورم یک شاخص اقتصادی است که نشانگر سرعت رشد قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی می باشد . رشد کلی قیمتها را تورم (Inflation) میگویند و معمولاً رشد تورم باعث کاهش قدرت خرید ارز میشود و به نوعی ارزش آن را تضعیف میکند . تورم مشخص می کند که وضعیت قدرت خرید در یک جامعه با توجه به ارزش پول در یک دوره ثابت چگونه است . به عبارت دیگر ، تورم افزایش همه جانبه ، پایدار و گسترده در متوسط موزون قیمت ها در اقتصاد است . در حالت کلی ، تورم افزایش بی رویه و ادامه دار در سطح عمومی قیمت هاست.
شاخص نرخ تورم یا Inflation Rate Index
شاخص نرخ تورم به میزان و روند افزایش قیمت در بازارها اشاره دارد . خیلی از معامله گران تصور می کنند که افزایش شاخص نرخ تورم به معنی افزایش قیمت و کاهش نرخ تورم به معنی کاهش قیمت ها در بازار است . در حالی که افزایش نرخ تورم به معنی تسریع روند افزایش سطح قیمت ها و کاهش آن به معنی کاهش سرعت افزایش قیمت است .
نرخ تورم در سه مقطع اندازه گیری می شود :
١ – نرخ تورم به صورت نقطه به نقطه (از طریق درصد تغییراتی که در شاخص بهای مصرف کننده (CPI) در یک دوره زمانی نسبت به دوره دیگر به وجود می آید ، محاسبه می شود)
٢ – نرخ تورم هر سال نسبت به سال پایه (از طریق محاسبه درصد تغییرات شاخص بهای مصرف کننده (CPI) در هر دوازده ماه منتهی به ماه مد نظر حاصل می شود)
٣ – نرخ تورم متوسط سالانه (از طریق محاسبه میانگین هندسی نرخ تورم در ماه از سال به دست می آید)
عوامل تاثیرگذار بر شاخص نرخ تورم یا Inflation Rate Index
هیچ دلیل واحد و مورد قبول جهانی برای شاخص نرخ تورم وجود ندارد . چندین نظریه تورم مختلف وجود دارد که همه آنها سعی در توضیح علل تورم دارند . این علل عبارتند از :
1 – افزایش تقاضا توسط مصرف کننده
زمانی که یک اقتصاد در حال رشد است ، بیکاری کاهش مییابد و دستمزدها افزایش پیدا میکند . بنابراین مردم پول بیشتری برای خرج کردن دارند (یعنی نقدینگی بیشتری در سیستم اقتصادی وجود دارد) که باعث افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفیشان میشود . برای تطبیق و جبران افزایش تقاضا و در نتیجه تعادل بین عرضه و تقاضا ، شرکتها قیمت این کالاها را افزایش میدهند . در نهایت این امر منجر به تورم میشود .
2 – اثر فشار هزینه
زمانی که هزینههای نهاده افزایش مییابد ، قیمت محصول نهایی نیز افزایش مییابد . هنگامی که شرکتها با افزایش هزینههای نهاده (مانند نیروی کار ، مواد اولیه ، آب و برق) مواجه میشوند ، افزایش هزینه تولیدشان را در قالب قیمتهای بالاتر به مصرف کننده منتقل میکنند .
3 – بدهی ملی
بدهی ملی یک کشور ممکن است برای مردم عادی ، پدیدهای دور از ذهن به نظر برسد . با وجود این ، یکی از مهمترین محرکهای تورم در یک اقتصاد است . وقتی بدهی (یا کسری) یک کشور افزایش مییابد ، دولت میتواند مالیات را افزایش دهد یا پول بیشتری چاپ کند تا آن را پرداخت کند و هنگامی که مالیاتها افزایش مییابد ، کسب و کارها با افزایش قیمتها ، بار مالیات شرکتی خود را به مصرف کنندگان منتقل میکنند . این امر منجر به تورم میشود .
4 – عرضه پول بیشتر یا رشد نقدینگی
اگر دولت یک کشور تصمیم بگیرد که با چاپ بیشتر پول بیشتری وارد سیستم کند ، افزایش عرضه پول باعث تورم پولی میشود . پول بیشتر در سیستم به معنای کاهش ارزش پول است که به معنای کاهش قدرت خرید آن است .
5 – نرخ ارز
با جهانی شدن و به هم پیوستگی جهان ، نوسانات نرخ ارز بین ارزهای دو کشور میتواند بر قیمتها و در نتیجه تورم در هر دو کشور تأثیر بگذارد .
شاخص های نشان دهنده تورم
– شاخص بهای مصرف کننده (Consumer Prices Index (CPI
– شاخص بهای تولید کننده یا (Producer Price Index (PPI
– شاخص میزان خرده فروشی یا Retail Sales
– شاخص ضمنی تولید ناخالص داخلی یا GDP Deflator
– شاخص قیمت واردات و صادرات یا Import and Export Price Indexes (MXP)
– شاخص هماهنگ قیمت مصرف کننده یا Harmonised Index of Consumer Prices (HICP) در منطقه یورو
– شاخص اداره پژوهش کالا یا Commodity Research Bureau Index) CRB)
چند نکته مهم در خصوص تورم یا Inflation
1 – تورم ، تراز حساب جاری یک کشور (شاخص تراز تجاری یا Trade Balance) را نشان میدهد .
2 – اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) از شاخص بهای مصرف کننده (CPI) برای اندازهگیری تورم استفاده میکند به عبارتی CPI نرخ عمومی تورم را به شما میگوید .
3 – شاخص نرخ تورم ، شاخص هزینههای مصرف شخصی (PCE) را نیز اندازهگیری میکند . PCE شامل کالاها و خدمات تجاری بیشتری نسبت به CPI است .
4 – شاخص بحران اقتصادی شامل دو مولفه مهم می باشد : نرخ تورم و نرخ بیکاری . وقتی شاخص بحران بالاتر از ۱۰ درصد است ، به این معنی است که مردم یا از رکود رنج میبرند یا از شدت تورم و یا از هر دو .
5 – اگر نرخ تورم در یک ماه بیش از ۵۰ درصد باشد ، آن را ابرتورم میگویند .
6 – اگر تورم همزمان با رکود اقتصادی رخ دهد ، به آن رکود تورم میگویند .
7 – تورم هزینههای زندگی را افزایش میدهد
8 – سه فاکتور ( تورم ، نرخ بهره و رشد اقتصادی) اساسی ترین فاکتورها در تعیین نرخ مبادله ارز می باشند و شاخص های اقتصادی نیز راهنماهایی برای تعیین روند آتی این سه فاکتور می باشند .
مزایای شاخص نرخ تورم !
تورم همیشه هم چیز بدی نیست . مقداری تورم در اقتصاد چیز خوبی است ، تا زمانی که بتواند هر سال مقدار کمی از رشد اقتصاد یعنی شاخص تولید ناخالص داخلی GDP پیشی بگیرد . نرخ مناسب تورم منجر به مزایای زیر میشود :
– مصرف را تشویق میکند
– باعث تحریک اقتصاد میشود
– دستمزدها را افزایش میدهد
– شغلهای بیشتری ایجاد میکند
– سودآوری شرکتها را افزایش میدهد
– درآمدهای مالیاتی را افزایش میدهد
به همین دلیل است که دولتها ، تورم متعادل را مطلوب میدانند و بازارها از آن استقبال میکنند . همچنین باعث میشود که دولتها و بانکهای مرکزی از سیاست هدفگذاری تورم استفاده کنند .
رشد منفی تورم یا Deflation چیست ؟
حالت برعکس تورم (Inflation) را ، Deflation یا رشد منفی تورم می نامند . یعنی در رشد منفی تورم ، به جای اینکه قیمتها افزایش یابند ، قیمتها کاهش مییابند . در واقع اگر نرخ رشد قیمتها زیر صفر درصد باشد ، به آن تورم منفی یا Deflation میگوییم . رشد منفی تورم همیشه منجر به کاهش قیمت کالاها و خدمات میشود و در عین حال موجب تقویت ارز مربوطه میشود . یعنی کشوری که تورم منفی دارد ، ارزش پول آن کشور هم بیشتر از دیگران خواهد بود .
عوامل تاثیرگذار بر شاخص رشد تورم منفی یا Deflation Rate
– نحوه مدیریت نقدینگی و پول آن کشور
– رشد فزاینده بهرهوری
– سیاستهای پولی بانک مرکزی در جهت تقویت ارزش پول ملی
– بعد از مدتی که حجم نقدینگی در بازار به طور مصنوعی افزایش یافته ، رشد منفی تورم هم مشاهده میشود .
– پیشرفتهای فناوری باعث میشوند تا بهرهوری افزایش یابد و هزینهها پایین بیاید و در نتیجه رشد قیمتها منفی شود .
نکته 1 : بایستی توجه داشت که رشد منفی تورم به نفع مصرفکننده ، اما به ضرر بازارهای مالی است ، زیرا وقتی نرخ رشد تورم منفی است ، وامگیرنده باید پول بیشتری را در آینده بازگرداند . این یعنی شاید بسیاری از افراد برای سرمایهگذاری به فکر وام گرفتن نباشند ، چون به احتمال زیاد صرفه اقتصادی نخواهد داشت . اما شرکتهایی که پول نقد بیشتر و بدهی کمتری دارند ، در شرایط رشد منفی تورم عملکرد بهتری دارند و در وضعیت خوبی قرار میگیرند . چونکه قدرت خرید آنها هر روز بیشتر میشود .
نکته 2 : بزرگترین رشد منفی تورم دنیا در دهه ۳۰ میلادی در آمریکا و همچنین دهه ۹۰ میلادی در ژاپن مشاهده شده است .
نحوه مدیریت تورم توسط بانک مرکزی
بانکهای مرکزی در سراسر جهان از سیاست پولی برای جلوگیری از تورم و نقطه مقابل آن یعنی کاهش تورم استفاده میکنند . در ایالات متحده ، فدرال رزرو نرخ تورم هدف سالانه را به اندازه ۲٪ در نظر گرفته است .
فدرال رزرو از نرخ تورم اصلی استفاده میکند که قیمت انرژی و مواد غذایی را کاهش میدهد . این قیمتها توسط معاملهگران کالا تعیین میشود و به قدری نوسانی هستند که نمیتوان آنها را در نظر گرفت.
اساسا وظیفه اصلی بانک های مرکزی تثبیت قیمت ها و تامین رشد اقتصادی مورد نیاز است که این اصطلاحا ”هدف گیری” (Targeting) نام دارد . آنها با استفاده از ابزارهایی همچون نرخ بهره سعی دارند تا هم رشد اقتصادی مورد نیاز را تامین کنند و هم تورم را کنترل نمایند . در هر برهه از زمان برای هر بانک مرکزی یکی از این 2 فاکتور (نرخ تورم و رشد اقتصادی) در اولویت قرار دارد و برخی مواقع بانک مرکزی به هر دوی آنها توجه خاص دارد .
رابطه بین تورم و رشد اقتصادی
زمانی که اقتصادی با افزایش سرمایه گذاری روبرو می شود در واقع تقاضا در آن اقتصاد افزایش می یابد و شاهد رشد تولیدات خواهیم بود . این مسئله موجب میشود که قیمت مواد خام و اولیه به دلیل افزایش تقاضا در اقتصاد افزایش یابد و در نتیجه تورم نیز افزایش می یابد.
از طرف دیگر زمانی که اقتصاد با کاهش سرمایه گذاری روبرو می شود تولیدات کاهش یافته و تقاضا نیز در اقتصاد کاهش می یابد و در نتیجه قیمت مواد خام و اولیه کاهش می یابد که این مسئله موجب کاهش تورم میگردد.
بنابراین تورم و رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی به طور معمول رابطه ای مستقیم دارند.
رابطه بین تورم و نرخ بهره
از سال 1960 که میلتون فریدمن و پیروانش تاثیر پول را در اقتصاد به اثبات رساندند ثابت شده است که افزایش نرخ بهره یکی از بهترین راه های موجود برای کنترل تورم است .
رابطه تورم و بازار فارکس
به دلیل تورم ، ارز ملی کشور به مرور زمان تضعیف یا بیارزش میشود . در این صورت نرخ برابری پول ملی در برابر سایر ارزهای خارجی هم تغییر میکند و ارزش پولهای خارجی بیشتر میشود . نرخ رشد تورم وابستگی زیادی به نرخهای بهره یا هزینه استقراض پول دارد . نرخ بهره هم تأثیر مستقیمی بر نرخ برابری ارزها دارد . وقتی ارزش یک ارز به مرور زمان کاهش مییابد ، تقاضا برای آن هم کمتر میشود . اگر تقاضا کاهش یابد ، ناخودآگاه فشار فروش بر ارز مربوطه هم بیشتر خواهد شد .
در دوره حاضر که ارزهای رایج دنیا ارزهای بدون پشتوانه یا Fiat هستند ، ارزی که تورم بیشتری دارد معمولاً تقاضای کمتری هم دارد . با این حال در بازارهای جهانی دیده شده که ارزی با تورم بالا همچنان تقاضا دارد . دلیل آن روابط تجاری و بینالمللی خوبی است که کشور با دنیا دارد . علاوه بر این باید توجه داشته که همیشه مقایسه تورم دو کشور کار آسانی نیست . به خصوص که ارزهای بدون پشتوانه ارزش ذاتی ندارند که امکان ارزشگذاری آنها را بدهد .
به طور مثال XAU-USD یک نوع جفت ارز است که به تورم کلی جهان حساسیت دارد . از آنجایی که طلا یک فلز گرانبهاست و در صنعت هم از آن استفاده میشود ، ارزش ذاتی برای آن وجود دارد . به همین دلیل میتوان تورم را در قیمت طلا تأثیر داد . اما امکان تأثیر دادن تورم بر ارزهای رایج دنیا کار سختی است . چون ارزهای رایج دنیا ارزش ذاتی ندارند .
تورم بر سرمایهگذاری و تجارت خارجی هم تأثیر میگذارد . رشد سریع تورم میتواند سرمایهگذار خارجی را فراری دهد . نکتهای که برای سرمایهگذاران خارج اهمیت دارد ، ثبات سیاسی کشور مربوطه است . اگر کشور مربوطه ثبات سیاسی داشته باشد ، سرمایهگذاران خارجی نگرانی از بابت تورم نخواهند داشت و بیشتر به آن به عنوان یک فرصت نگاه خواهند کرد .
شاخص نرخ تورم می تواند معیاری برای سنجش موقعیت بازار باشد . معامله گران می توانند وضعیت بازار را با توجه به این شاخص بررسی کنند و بدانند که چه زمانی باید معامله کنند و چه زمانی دست نگه دارند.
نحوه محاسبه شاخص نرخ تورم
برای درک بهتر نحوه محاسبه تورم میتوانیم از یک مثال استفاده کنیم. در این مثال ، تورم را برای سبدی محاسبه میکنیم که دو آیتم در آن وجود دارد . کتاب و مهد کودک .
ابتدا تورم را برای هر یک از این اقلام به صورت جداگانه محاسبه میکنیم . ( فرضا ً برای کتاب ، تورم سالانه ۲.۵ درصد و برای مراقبت از کودکان، تورم سالانه ۴.۷ درصد است )
سپس برای محاسبه تورم برای سبدی که شامل کتاب و مهدکودک است ، باید از وزنهای CPI استفاده کنیم که بر اساس میزان هزینه خانوارها برای این اقلام است . از آنجایی که خانوادههای آمریکایی بیشتر از تهیه کتاب ، برای مراقبت از کودکانشان هزینه میکنند ، مراقبت از کودک وزن بیشتری در سبد دارد . در این مثال ، مراقبت از کودکان ۷۳ درصد از سبد و کتاب ۲۷ درصد باقیمانده را تشکیل میدهد . با استفاده از این اوزان و تغییر قیمت اقلام ، تورم سالانه این سبد ۴.۱ درصد محاسبه شده است :
(0.73×4.7) + (0.27×2.5) = 4.1
بلاخره تورم خوب است یا بد ؟
درباره شاخص نرخ تورم مفصل صحبت کردیم و موارد مرتبط با آنرا بیان کردیم . اما لازم نیست یک اقتصاددان ، یک سیاستمدار یا یک بانکدار باشید تا تورم را درک کنید و ببینید که تورم واقعی ، فراگیر و دائمی است.
تورم بالا در سطح فردی میتواند بر پس انداز ، درآمد و همچنین استانداردهای زندگی تأثیر بگذارد . در سطح شرکت باعث افزایش هزینهها و کاهش سودآوری میشود . در سطح اجتماعی ، تورم کنترل نشده اقتصاد را بدتر میکند .
همانطور که کلیشه قدیمی میگوید : دانش قدرت است . بنابراین ، درک علل و اثرات تورم میتواند به شما کمک کند تا استراتژیهایی برای کاهش خطرات تورم در رفاه مالی خود ابداع کنید . پس این به شما بستگی دارد که چه استفادهای از این شاخص داشته باشید .
به عبارت کلی باید گفت که باید دید تورم از چه چیزی ناشی شده است . تورم ناشی از کارکرد اقتصاد ، تورمی خوب است و در واقع رشد سرمایه گذاری ها و رشد اقتصادی را نوید می دهد .