شاخص هزینه های کار در واحد تولیدی یا Unit Labor Costs
شاخص Unit Labor Costs (ULC) یا به عبارتی هزینه نیروی کار به مجموع تمام دستمزدهای پرداختی به کارکنان + هزینه مزایای کارکنان + مالیات بر حقوق پرداختی توسط کارفرما به استثنای صنعت کشاورزی اشاره می کند .
هزینه های هر واحد تولیدی به عنوان نسبت کل غرامت نیروی کار برای دوره گزارش شده به کل تولید محاسبه می شود ، یعنی به عنوان پاداش ساعتی تقسیم بر بهره وری نیروی کار .
هزینه های نیروی کار واحد ، بخش عمده ای از هزینه های تولیدکنندگان را تشکیل می دهد ، بنابراین شاخص بسیار مهمی برای اندازه گیری فعالیت های اقتصادی ملی است . این شاخص ارتباط نزدیکی با شاخص های مرتبط دارد . بنابراین ، افزایش متوسط دستمزد ساعتی با سطح تولید بدون تغییر ، منجر به افزایش هزینه های نیروی کار می شود . افزایش تولید در هر واحد زمانی معمولاً هزینه های نیروی کار را کاهش می دهد .
اقتصاددانان از این شاخص برای اندازه گیری فعالیت تولید استفاده می کنند . این داده ها همچنین در پیش بینی و تجزیه و تحلیل قیمت گذاری ، دستمزد و کارایی تکنولوژیکی تولید استفاده می شود . مقدار شاخص در ترکیب با بهره وری نیروی کار و میانگین درآمد ساعتی مشاهده می شود .
2 نسخه از این گزارش به فاصله یک ماه منتشر می شود : Prelim (مقدماتی) و Released (تجدید نظر شده) . نسخه مقدماتی ، اولین نسخه است و بیشترین تأثیر را دارد .
چند نکته در خصوص شاخص Unit Labor Costs
1 – هزینه نیروی کار به هزینه های مستقیم (تولید) و غیر مستقیم (غیر تولیدی) (سربار) تقسیم می شود . هزینه های مستقیم شامل دستمزد کارکنانی است که محصولی را تولید می کنند ، از جمله کارگران در خط مونتاژ ، در حالی که هزینه های غیرمستقیم با نیروی کار پشتیبانی مرتبط است ، مانند کارکنانی که تجهیزات کارخانه را نگهداری می کنند .
2 – هزینه های نیروی کار نیز به عنوان هزینه های ثابت یا هزینه های متغیر طبقه بندی می شوند . به عنوان مثال ، هزینه نیروی کار برای راه اندازی ماشین آلات یک هزینه متغیر است که با سطح تولید شرکت متفاوت است . یک شرکت به راحتی می تواند با افزایش یا کاهش تولید ، هزینه متغیر نیروی کار را افزایش یا کاهش دهد . هزینه های ثابت نیروی کار می تواند شامل هزینه های تعیین شده برای قراردادهای خدمات بلند مدت باشد . یک شرکت ممکن است برای انجام تعمیر و نگهداری تجهیزات با یک فروشنده خارجی قرارداد داشته باشد و این یک هزینه ثابت است.
3 – این شاخص جز شاخص های اصلی تورم مصرف کننده است ، زیرا وقتی کسب و کارها برای نیروی کار بیشتر هزینه پرداخت می کنند ، هزینه های بالاتر معمولاً به مصرف کننده نهایی منتقل می شود .
هزینه کار در مقابل هزینه زندگی
در حالی که هزینه کار به مجموع تمام دستمزد پرداختی به کارکنان اشاره دارد ، نباید با هزینه زندگی اشتباه گرفته شود . هزینه زندگی هزینه ای است که برای حفظ استاندارد معین زندگی توسط مصرف کننده در یک مکان جغرافیایی خاص لازم است . این شامل مسکن ، غذا ، حملونقل ، سرگرمی و غیره میشود . این نرخها گاهی اوقات میتواند بسیار بالاتر از هزینه نیروی کار باشد ، مخصوصاً در مناطق شهری . به عنوان مثال ، هزینه زندگی در شهر نیویورک بالاتر از یک شهر در حومه شهر است . تقاضا برای مسکن و غذا بیشتر است که به معنای قیمت بالاتر برای مصرف کنندگان است .
روش تاثیر : رشد هزینه های نیروی کار به طور معمول منجر به افزایش قیمت محصول نهایی و در نتیجه افزایش تورم می شود . بنابراین رشد شاخص ممکن است برای دلار مثبت تلقی شود . اگر عدد اعلامی بهتر از پیش بینی اعلام گردد تاثیر مثبت روی ارز می گذارد.
یعنی “واقعی” بیشتر از “پیش بینی” برای ارز خوب است ( ‘Actual’ greater than ‘Forecast’ is good for currency ) .
میزان تاثیر : کم
زمان انتشار گزارش : بصورت فصلی ( مقدماتی (حدود 35 روز پس از پایان سه ماهه) و تجدید نظر شده (حدود 65 روز پس از پایان سه ماهه) ) – یعنی 4 بار در سال
منبع انتشار گزارش : اداره آمار کار ایالات متحده (BLS) Bureau of Labor Statistics